غلامعلی رشید
دلنوشتهای برای برادرم؛ سپهبد شهید غلامعلی رشید
مجاهد مخلص خاموش
رشید شهر و کشور من: باورم نمیشد و نمیشود لحظهای فرا برسد که بغضزده و ماتمنشسته بنشینم و غمگنانه برایت درد دلم را از غم فراقی که جانم را میسوزد و میگدازد بنویسم. اما آه که این لحظه بیتو بودن فرارسید! برادر من: از دیروز که فرشته وصل، تو را پس از اقامه نماز صبح […]