کارآفرینی با دو بار تجربه جذب سرمایه

مقدمه

جذب سرمایه، یکی از چالش‌های جدی کارآفرینان استارت‌آپی است. بسیاری از استارت‌آپ‌ها دلیل شکست خود را عدم موفقیت خود در جذب سرمایه‌ مورد نیاز خلاصه می‌کنند. این مسئله، در خصوص فناوری‌های حوزه هاردتک از اهمیت بیشتری برخوردار است. در همین راستا، وبینار ششم کاریز که در قالب کاریز تجربه برگزار گردید، بر همین موضوع تمرکر یافته و آقای حسین نیک‌کامی، از دو بار تجربه خود در جذب سرمایه می‌گوید.

او که در کانادا به دنیا آمده و به راحتی می‌توانست برای ادامه تحصیل و یا زندگی به آنجا برود، فعالیت در اکوسیستم کارآفرینی ایران را گزینه مناسب‌تری برای ادامه فعالیت‌های خود دانست. حسین نیک‌کامی که فارغ‌التحصیل کارشناسی رشته مهندسی مواد از دانشگاه صنعتی خواجه نصیر است، با اینکه بدون کنکور برای کارشناسی ارشد هم پذیرش شد، اما ترجیح داد که وقتش را در مسیر دیگری سپری کند. در این نوشتار، خلاصه‌ای از وبینار مذکور، در قالب پرسش و پاسخ ارائه شده است.

 

چه اتفاقی افتاد که به جای مسیر کارمندی، کارآفرینی را ترجیح دادید؟

احساسم به من می‌گفت که توانایی خوبی برای مدیریت چالش‌ها دارم و به جای مشغول شدن به کارهای تکراری و دستوری، می‌توانم ارزش‌های جدیدی خلق کنم. در کنار این مسئله، همیشه دوست داشتم کارهایی انجام بدهم که تأثیر آن‌ها جامعه دیده شود. شاید بتوان گفت که چاره‌ای جز کارآفرینی نداشتم.

مسئله از آنجا شروع شد که وقتی در بیمارستان فارابی برای کارآموزی و کار روی پروژه کارشناسی حضور داشتم، با آقای دکتر بابایی‌پور و آقای رسولی آشنا شدم. آن‌ها ایده تجاری‌سازی فناوری سلولز باکتریایی را داشتند و با توجه به شناختی که پیش آمده بود، بنده را هم به تیم دعوت کردند و با حضور دو نفر دیگر از دانشجویان آقای دکتر، هسته اولیه تیم شکل گرفت. ایده تیم، تولید پانسمان نانوالیاف برای زخم‌های مزمنی مانند زخم پای دیابتی، سوختگی، زخم بستر و غیره بود.

 

نقاط عطف مسیرتان چه چیزهایی بود؟

  • حضور در چالش زخم‌پوش برنامه «ichallenge» و قرارگیری در میان ۵ تیم برگزیده و دریافت حمایت‌های ستاد نانو
  • مذاکرات جذب سرمایه‌گذار راند اول
  • حضور در فن‌بازار و ارائه به سرمایه‌گذاران
  • جذب سرمایه از شتاب‌دهنده شزان و گذراندن دوره شتابدهی و آموزش‌های حین آن
  • انجام تست‌های کارایی محصول و گرفتن مجوز نانومقیاس
  • ثبت شرکت
  • استفاده از حمایت‌ها و مشاوره‌های بیزسرویس
  • انجام تست‌های حیوانی محصول
  • حضور در نمایشگاه‌های مرتبط (۲ مرتبه نمایشگاه نانو، ۱ مرتبه اینوتکس)
  • برگزیده شدن در چالش و کسب حمایت مالی
  • مذاکرات جذب سرمایه‌گذار راند دوم (با حدود ۲۰ سرمایه‌گذار شخصی، VC و تولیدی)
  • تفاهم کاهش سهام هم‌آوا با توجه به آورده خود
  • انتخاب سرمایه‌گذاران هدف و بحث قرارداد جذب سرمایه
  • دانش‌بنیان شدن شرکت و فراهم شدن حمایت‌های بیشتر صندوق نوآوری و شکوفایی
  • نهایی شدن قرارداد پرشین داروی البرز
  • شروع ایجاد تغییرات شرکت و پیشروی برای گرفتن مجوز غذا و دارو و ورود به بازار

 

از شزان و شکل‌گیری همکاریتان بگویید؟

تابستان ۹۶ درخواست بررسی دادیم. آن‌ها مهرماه در فن‌بازار حضور داشتند. بعد از آن، ارائه مستقیم هم در شزان داشتیم و از آذر، قرارداد ۱۰ ماهه سرمایه‌گذاری آغاز شد.

ما در ابتدای راه بودیم. شناخت کلی نسبت به بازار و آمار و ارقام داشتیم، ولی کار در حد کار آزمایشگاهی جلو رفته بود. ارزش تیم بالا نبود و لذا قدرت چانه‌زنی کافی برای جذب سرمایه با نسبت سهام منطقی را نداشتیم. حتی ادعای تست حیوانی هم نداشتیم و تنها پشتمان به وجود محصولات خارجی گرم بود. از طرف دیگر، تیم ما یک تیم دانشجویی بود و تجربه کارآفرینی نداشت. لذا دریافت آموزش و قوی شدن تیم، به عنوان یکی از نکات مدنظر قرار گرفت. در واقع، ما علاوه بر سرمایه مالی، به سرمایه‌های دیگری هم احتیاج داشتیم که شزان مدعی ارائه آن‌ها هم بود.

در کنار سرمایه، خدماتی همچون فضای کاری در پارک فناوری پردیس، اتاق جلسات، سرویس رفت و آمد، ناهار و پذیرایی، جلسات منتورینگ در حوزه‌های «BP»، پتنت، شناخت بازار و طرح تجاری، استانداردها، حقوقی و غیره هم دریافت کردیم.

 

برای جذب سرمایه از کجا شروع کنیم؟

هدف از جذب سرمایه، بر طرف کردن نیازهای مختلف مالی، منتورینگ، فضای کار، ارتباطات، وجود یک شریک، فروش و … است. در این مسیر، باید بدانیم که ویژگی های تیم ما چیست؟ چقدر به کارمان پایبندیم؟ چقدر به تنهایی می‌توانیم پیش برویم و یاد بگیریم؟ معایب شتابدهنده‌ها چیست؟ مفاد مهم قراردادها چیست؟ و …

از فرصت‌های حمایتی نهادهای مختلف، نظیر آی‌چلنج، نانومچ، آیکن، مراکز رشد، خدمات بیزسرویس، صندوق نوآوری شکوفایی و … بایستی نهایت استفاده را داشت.

در مسیر جذب سرمایه بایستی برخی نکات مهم را هم در نظر گرفت:

  • ارائه به سرمایه‌گذار، بایستی با توجه به خصوصیات طرف مقابل انجام شود. باید ارائه‌های مختلفی تهیه شده و آمادگی برای انتخاب هر یک از آن‌ها وجود داشته باشد (خیلی کوتاه /کوتاه /معمولی /بلند)، (کسب‌وکاری /علمی /نهایی)، (فارسی /انگلیسی).
  • همراه داشتن نمونه محصول در ارائه‌ها بسیار مفید است.
  • گاهی همراه بودن اعضای خاص تیم اثرگذار خواهد بود و نشان از این دارد که شما از عهده ادعاهایی که دارید بر می‌آیید.
  • در جلسات، باید پیشنهادها و خط قرمزها مشخص باشد.
  • از طریق افراد مظلع، باید نسبت به بررسی وضعیت طرف مقابل و اعتبارسنجی ادعاهایش اقدام کرد.
  • قراداد «NDA» حتماً بایستی بسته شود.
  • برای حاصل شدن اطمینان از رسیدن به جواب نهایی، باید تمامی فرصت‌ها را تا مراحل انتهایی دنبال نمود.

 

چه میزان از سهامتان را به سرمایه‌گذاران واگذار کردید؟ پشیمان نیستید؟

در راند اول، ۳۰ درصد به شزان واگذار شد و ۷۰ درصد مابقی متعلق به تیم بود.

در راند دوم، پرشین داروی البرز (با ‌سرمایه‌گذاری مشترک صندوق نوآوری شکوفایی)، ۴۰ درصد از سهم را در اختیار گرفت. هم آوا هم مالک ۱۳ درصد از سهام شد و ۴۷ درصد در اختیار تیم باقی ماند.

طبیعتاً دادن سهام کار آسانی نیست. ولی باید دید که در مقابل واگذاری سهام، چه آورده و ارزشی برای شرکت ایجاد می‌شود. در مورد پرشین دارو که باید در آینده نتیجه آمدن این شریک جدید را ارزیابی کنیم. اما در مورد شزان، با تمام سختی‌ها در همکاری، اگر به عقب برگردم، احتمالاً باز هم همین مسیر را انتخاب می‌کنم، با این تفاوت که در قرارداد، وقت و دقت بیشتری به خرج می‌دهم.

 

جذب سرمایه از پرشین دارو به چه شکلی انجام شد؟

ما علاوه بر نیاز به تأمین سرمایه مالی، دنبال سرمایه‌گذاری بودیم که برای گرفتن مجوز و فراهم‌کردن فرصت‌های بازاریابی و فروش هم کمکمان کند. در نهایت، از بین گزینه‌های موجود، همکاری با این سرمایه‌گذار بهتر جلو رفت. البته بازه بین ارائه اولیه تا تأیید نهایی توسط آن‌ها، حدود ۶ تا ۸ ماه به طول انجامید و سرعت کار بالا نبود.

ما مدل کسب‌وکار و طرح پیش امکان‌سنجی خودمان را داشتیم، ولی آن‌ها با صحبت‌های پیاپی با تیم، خودشان اقدام به بررسی بازار و تهیه هزینه‌ها و «BP» کردند. مسلماً عدد و رقم‌ها دستخوش تغییرات شد، ولی احتمالاً واقع‌بینانه‌ترین طرح حاصل شد.

 

نقش پایبندی اعضای تیم در شکست یا موفقیت چیست؟

برای شروع یک استارت‌آپ، اعضای تیم باید ویژگی‌های مهمی داشته باشند: «تحمل مشکلات و تسلیم نشدن، داشتن حوصله برای حل مسائل، ارجح دانستن منافع تیم بر منافع شخصی، داشتن تخصص و همکاری متناسب، دوری از خود بزرگ‌بینی، زمان کافی گذاشتن، علاقه‌مندی به یادگیری و تقویت خود، داشتن حداقل دید کسب‌وکاری و آشنایی با اصول شرکت‌داری و ….».

حتماً به این خصوصیات دقت کنید تا در صورت نبود هر یک از آن‌ها، بتوانید از ابتدا راهی مناسب برای طی مسیر در نظر بگیرید. با وجود این خصوصیات بوده که ما با سختی‌های مختلف مسیر، توانستیم تا این مرحله ثابت قدم بمانیم.

باید به کسانی که شریکتان می‌شوند دقت کنید (چه حقیقی چه حقوقی). گذر زمان، شرایط و منافع را تغییر می‌دهد. ممکن است روزی همکار شما، برای منافع شخصی خودش، سد راه مسیر مناسب شرکت شود و تنها راه حل، قراردادهایی است که مابین شما بسته شده است.

 

شما دو استارت‌آپ دیگر همه داشته‌اید؟ کمی راجع به آن‌ها بگویید.

در موعدی که کارهای شرکت در جریان آرامی بود و بنا به یکسری شرایط، کار بیشتری نمی‌شد انجام داد، یکی از فعالیت‌های جانبی‌ام را به یک استارت‌آپ تبدیل کردم. این استارت‌آپ، در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق فعالیت داشت. فرآیندهای تولید «MVP»، تست بازار، چک مدل کسب‌وکار و طراحی طرح تجاری با موفقیت سپری شد و در دو رویداد پیچینگ هم رتبه گرفت. برای جذب سرمایه به مراکز مختلف شتابدهی و «VC» درخواست دادیم و حتی با صندوق برکت نیز جلسه‌ای داشتیم. اما به دلیل نو بودن ایده و محصول و ترس از ناشناخته بودن صنعت مورد هدف، در نهایت با سرمایه کمی که از درآمد فعالیت‌های دیگر تیم کسب شده بود، تولید محصول را جلو بردیم. تیم رشد کرد و محصول نیز تا ۸۰-۹۰ درصد مراحل تولید نهایی را سپری کرد. اما متأسفانه یکی از شرکای شرکت که از نیروهای اصلی بود، موجب ایجاد خلل در کار و توقف آن شد. در نهایت، مجبور به جدایی حقوقی ایشان از شرکت شدیم و پیشروی تولید محصول نیز متوقف شد.

پس از متوقف شدن آن، استارت‌آپ دومی با ایده‌ای دیگر ولی باز هم در حوزه صنایع خلاق راه‌اندازی کردم که اکنون به مرحله مذاکره با سرمایه‌گذار رسیده است. البته در شرایط کرونا، کمی بازار تحت تاثیر قرار گرفته و باید دید به چه نتیجه‌ای می‌رسیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *