مقدمه:
رویداد چهارم کاریز، از دو بخش کاریز تجربه و کاریز افق فناوری تشکیل شد. در این رویداد، کامیار رواجی، مدیرعامل شرکت کهربانیک مایگان و عضو هیئت مدیره شرکت زرگون، از مسیر پر فراز و نشیب رفتن از ایران برای ادامه تحصیل و نیمهکاره رها کردن دوره دکتری برای بازگشت به ایران و کارآفرینی میگوید.
در این نوشتار، نگاهی به نکات ارائه شده در این وبینار خواهیم داشت.
با کاریز تجربه شروع کنیم. کمی از خودتان بگویید. چه شد از ایران رفتید و چه شد برگشتید؟
جو دانشگاه شریف خیلی بر رفتن از ایران بود. من هم ترغیب شدم. احساس کردم که تجربه خوبی خواهد بود. همین شد که از ایران رفتم و دوره کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی مواد در دانشگاه تگزاس ادامه دادم. دوره دکتری را هم در همین رشته و در دانشگاه تگزاس شروع کردم و چهار سال آن هم سپری شد. اما رها کردن دکتری تصمیم راحتی نبود!
من علاقه شدیدی به آشنایی با تکنیکهای مختلف دارم. در دوران دکتری فهمیدم که فارغالتحصیلان قبل از من چه وضعیتی دارند؛ برخی عضو هیئتعلمی و برخی دیگر هم کارمند شده بودند. اما من علاقهای به هیچکدام از این موارد نداشتم. احساس کردم که ادامه دادن مسیر دکتری، دستاوردی برایم نخواهد داشت. حتی اگر فقط یک سال دیگر تا پایان آن باقی مانده باشد!
از آنجاکه به دانستن در خصوص حوزههای مختلف علاقهمند بودم و احساس کردم که رشته میکروالکترونیک برای آینده ایران هم مورد نیاز است، با توجه به درسهایی که قبلاً گذرانده بودم، با یک مقدار کار تکمیلی، کارشناسی ارشد دومم را در این حوزه گرفتم.
چند باری از روی حس کنجکاوی و دانستن شرایط کار در آمریکا، برای استخدام اقدام کردم و چند مصاحبه حضوری هم با شرکتهای خوبی داشتم.
از مسیر کارآفرینیتان بگویید؟
من سال ۸۹ از ایران رفتم. اما اخبار ایران را دنبال میکردم. احساس کردم که حمایت از دانشبنیان خیلی خوب شده و شناخت این حوزه بهبود یافته است. احساسم به من میگفت که میتوان کارهای خوبی در این زمینه انجام داد و برای همین برگشتم. با دوستانم در ارتباط بودم. دور هم جمع شدیم و تیم همکار فعلی شکل گرفت. ما با دو نفر شروع کردیم و الان ۱۰ نفریم. بیش از ۷۰ پروژه صنعتی انجام دادهایم و پنج محصول فناورانه داریم که میخواهیم در قالب دو شرکت برای تجاریسازی آنها اقدام کنیم.
مسیر کارآفرینی، عموماً از ایده، شروع شده، با تولید صنعتی و تجاریسازی ادامه مییابد و با بازاریابی و فروش تکمیل میگردد. عرضه و تقاضا، دو نقطه روبروی هم هستند، اما اکثر فناوران اول فناوری را ارائه میکنند و بعد به دنبال تقاضای موجود برای آن میگردند. ما مسیر را برعکس شروع کردیم. تعریف مسئله را از مشتری شروع کردیم. مشتری چه چیزی میخواهد؟ صنعت چه چیزی میخواهد؟ چه چیزهایی تحریم شده و نمیتوانند تأمین کنند یا با هزینه بالاتر میتوانند تأمین کنند؟ اینها ایده ما میشد و ما به سمت تولید و تجاریسازی آنها میرفتیم. ما ایده را از سمت نیاز بازار الگو گرفتیم.
آیا صنایع به راحتی با شما کنار میآمدند؟
صنعت نسبت به محققین دانشگاهی بیاعتماد است و به همین دلیل، راضی کردن آنها کار بسیار سختی است. در همین راستا، ابتدا پروژههای کوچک را دنبال کردیم. با این کار، اعتبار و شناخته شدن و ایجاد اعتماد برای گرفتن و انجام پروژههای بزرگتر را ممکن کردیم. همین شد که اولین همکاری با هر کارفرما را با پروژههای کوچکی همچون بهبود یک دستگاه، امکانسنجی، کاهش تلفات یک محصول و یا حتی پروژه مطالعاتی برای انواع مختلف فناوری (آیندهپژوهی) شروع کردیم.
اما مذاکره با صنایع مشکلات خاص خود را دارد:
- بی اعتمادی صنایع نسبت به دانشگاهها
- نگرانی کارشناسان و احساس رقابت فردی
- نگرانی مدیران از رقابتهای تجاری
- عدم درک صحیح از ارزش دانش فنی
- عدم درک صحیح از چالشهای موجود
ما کلا در دو یا سه صنعت موفق به ارتباط گرفتن شدیم و شاید در ۲۰ الی ۳۰ مورد هم موفق نشدیم. البته از تجارب ناموفق یاد گرفتیم که در بقیه موارد چه کنیم.
مالکیت محصول های تولیدی با چه کسی بود؟
این به نوع مذاکره بر میگردد. نکتهای که وجود دارد این است که باید حتماً قبل از انجام هر کاری مطالعه داشته باشیم. البته اشتباه برای اولین بارها حتما اتفاق میافتد، اما باید از این اشتباهات یاد بگیریم و جلوی تکرار آنها را بگیریم.
ما شرایط را به گونهای نگه میداشتیم که خودمان دست بالا باشیم و دانش فنی برای خودمان باشد. البته چالشهایی هم داشتیم و به دلیل این نوع نگاه، توافقهایی را هم از دست دادیم.
آیا اشتباهی هم داشتید؟
یکی از پررنگترین اشتباهاتی که داشتیم، این بود که به طرف مقابل القا نکردیم که ارزش کار خیلی بیشتر از این حرفهاست.
پروژه کوچک، زمان کوتاه، قیمت خوب و کیفیت بالا الزامی است، اما باید القا کنیم که این کار برای حسن نیت است و کار خیلی بیشتر از این حرفها میارزد.
و اما کاریز افق فناوری. از نیکاسیل بگویید!
نیکاسیل، یک نوع پوشش نانوکامپوزیتی است که به روش آبکاری اعمال میشود. ما زمینه نیکل و ذرات کاربیدسیلیسیم را استفاده کردیم و کاربرد آن، در موتورهای احتراق داخلی ماشینها یا موتورهای مسابقه و یا موتورهای مورد استفاده در لوازم سبک مثل ابزارهای کشاورزی، هواپیماها، هلیکوپترها و پهپادها است.
این پوشش، در جداره سیلندر قرار گرفته و خواصی همچون مقاومت به سایش، خودروانکاری، قابلیت ایجاد در ضخامتهای بسیار بالا، هدایت حرارتی خوب، چسبندگی عالی به زیرلایه و چقرمگی بالا را به دنبال دارد. البته این روش رقبایی هم دارد:
- کرومسخت: سختی بالا ولی ایجاد ترک به دلیل تنش پسماند و همینطور ضخامت محدود
- پاشش حرارتی: مشکل چقرمگی، قیمت بالا و تجهیزات پیچیده
- استفاده از لاینرهای چدنی (روش حال حاضر و متداول): ارزانتر و تعمیرات سادهتر، اما مقاومت به سایش پایینتر و هدایت حرارتی پایینتر
ما در ابتدا با همکاری با یک کارگاه آبکاری کارمان را شروع کردیم و بعد که دیدیم نتیجه خوب است، تجهیزات را خودمان تأمین کردیم.
استفاده از فناوری نانو هم ویژگیهای بسیار خوبی را برای ما ارمغان آورد که از آن جمله، میتوان به کاهش ضریب اصطکاک، بهبود روغندوستی، افزایش استحکام و سختی، افزایش مقاومت به سایش و افزایش مدول الاستیک اشاره نمود.