آخرین اخبار

براکوه، منشاء زندگی و آبِ دشتِ گناباد

براکوه مجموعه‌ای از روستاها و آبادی‌های حاشیه جنوبی و جنوب غربی گناباد است که عموما در دامنه شمالی یا درون دره‌های "کوه سیاه" واقع شده و نام خود را هم از همان کوه گرفته است.
اشتراک گذاری
12 خرداد 1404
31 بازدید
کد مطلب : 485

برخی، شهرستان گناباد را به سه قسمت تقسیم کرده‌اند: قسمت مرکزی یا “جلگه”، قسمت شمال و شمال شرقی یا” پسکلوت”و قسمت جنوبی یا “براکوه”. هر یک از آن قسمت‌ها به لحاظ طبیعی و آب و هوایی ویژگی‌های خاص خود را دارد.

جلگه سرزمینی وسیع و نسبتا هموار با شیبی کم از دامنه‌های “کوه سیاه” در جنوب گناباد، به سمت شمال است. میزان بارندگی در این منطقه نسبتا کم و هوا در تابستان گرم و در زمستان معتدل است. جبهه شمالی جلگه به برکت قنات‌های متعددی که از مخزن‌های آب‌های زیر زمینی دامنه‌های کوه سیاه آب بر می‌دارند، پوشیده از مزرعه‌ها و باغ‌های خرم و سر سبز هستند. “جویمند”، کلانشهر گناباد بزرگ‌ترین مرکز جمعیتی و فرهنگی “تمدن قناتی” در این بخش واقع شده است.
پسکلوت در شمال، واحه‌ای ناهموار و متشکل از تپه ماهورها، پستی-بلندی‌ها و دشت‌هایی است که قنات‌ها و چاه‌ها به آن‌ها به اقتضای نیاز آب می‌رسانند. هوای این بخش هم گرم، میزان باران سالیانه نسبتا کم و آب قنوات و چاه‌ها شور، تراکم گیاهی کم و جمعیت سرانه نسبتا کم است.

براکوه، منشأ زندگی و آبِ دشت گناباد

آرامگاه محمد بن موسی‌الکاظم(ع) نماد دیانت، قدمت، اصالت و هنر در کاخک بود که متاسفانه بعد از زلزله دچار دگردیسی و خدشه هویتی شد

براکوه مجموعه‌ای از روستاها و آبادی‌های حاشیه جنوبی و جنوب غربی گناباد است که عموما در دامنه شمالی یا درون دره‌های “کوه سیاه” واقع شده و نام خود را هم از همان کوه گرفته است.
براکوه بر خلاف دو بخش جلگه و پسکلوت از هوای سرد و معتدل و از باران سالانه بیشتر  برخوردار است. چشمه‌ها و آب‌های جاری در دره‌های کوه سیاه موجب شده که از گذشته‌های بسیار دور جوامع دامدار و کوچگر در آن دره‌ها بیتوته کنند و از خود یادگارهای مانند “سنگ نگاره‌های خانیک” بر بدنه کوه به جای گذارند.
بدیهی است که براکوه به اتکای چشمه‌های متعدد و روان آب‌های فراوان و زمین‌های آبرفتی حاصلخیز قبل از شکل‌ گیریِ تمدن‌های قناتی در جلگه و پسکلوت زیستگاه شکارگران، چراگاه و اطراقگاه گله‌ها و شبانان و بعدها کشاورزان بوده است.
همان چشمه‌ها و روان آب‌ها از سویی موجب نامگذاری مکان‌هایی مانند”خانیک” (چشمه سار)، “سریخو” (سرِ چشمه)، “جّریخو” (چشمه جاری) و “زو” (دره پر آب)  شده و از سوی دیگر به سفره‌های آب زیر زمینی دامنه‌های شمال کوه سیاه و بیابان گناباد غنا بخشیده است تا مقنیان و مهندسان گنابادی با شناخت و آگاهی از آن سفره‌ها اقدام به حفر قنات‌های متعدد دشت گناباد نمایند و آن سرزمین را “کنابد”(قنات آباد) نامند.

آبادی‌ها و روستاهای براکوه گناباد فراوانند

که ” ام‌القرای” آن‌ها شهر کاخک در سمت شرقی براکوه و دیگر آبادی‌ها و روستاها از شرق به غرب فراوانند از جمله: “اُستاد”، “رضو”، ” کلاته ملا”، “مهیاباد”، “تِرِنج”، “درغِنج”، “محمدآباد”،  “پّچک”، “ایدو”، “سارِنگ”، “دیسفان”، “خانیک”، “کوه قلعه”، “تک میدان”، “کارشک”، “کج آباد”، “زقیچ”، “میمنج”، “سنجتک”، “فّخ”ّ، “کلات”، “سقی”، ” روچی”، “کوهر دشت”، “زیبد”، “کلاته شهاب”، “درب صوفه” و “سنو”.
تقریبا همه این آبادی‌ها و روستاها بر پهنه بیابان گناباد یا به قول فردوسی، ” کّنابد” اشراف دارند بیابانی که بخش مهمی از تاریخ و اسطوره‌های ایران را در سینه دارد:
ز   زیبد  زمین   تا    کنابد   سپاه
درو دشت از ایشان کبود و سیاه

در عرصه تاریخ بیابان گناباد بستر نخستین و عمیق ترین قنات جهان در حدود ۲۵۰۰ سال پیش و خاستگاه اولیه “تمدن قناتی” بوده است. در قلمرو اسطوره، بیابان گناباد آوردگاه جنگ “دوازده رخ”، جنگی میان ایرانیان به فرماندهی “گودرز” و تورانیان به فرماندهی “پیران ویسه” با فرجامی پیروزمندانه برای ایرانیان بود پیروزی چنان مهم و سرنوشت ساز که کیخسرو را به “زیبد”، مقر فرماندهی گودرز آورد و او یک هفته در زیبد بماند و طی جشنی باشکوه پهلوانان پیروز ایرانی را بنواخت:

به زیبد ببُد شاه  یک هفته  نیز
درم داد و دینار و هرگونه چیز

داستان دراز دامن جنگ دوازده رخ بیان شجاعت‌ها، جوانمردی‌ها، استقلال طلبی و میهن دوستی بود و کیخسرو در آوردگاه دوازده رخ از “دشمن دانا”، پیران ویسه فرمانده تورانی که با پیشنهاد جنگ تن به تن یازده پهلوان ایرانی با یازده رزمنده تورانی، از خونریزی بسیار پیشگیری کرد تجلیل کرد و دستور داد جسدش را در تابوت زرین به رسم پارسیان با احترام در دخمه سپارند.

گذشته از پیشینه تاریخی و اسطوره‌ای بسیاری از آن آبادی‌ها، ویژگی‌ها و کارکردهای جغرافیایی، علمی،اقتصادی و اعتقادی داشتند و در هویت بخشی و تامین بنیه اقتصادی سهم داشتند که ضمن معرفی اجمالی آن‌ها، ایفای نقش تاریخی، فرهنگی و اقتصادی آن‌ها را در ادامهٔ مرور خواهیم کرد.

ابتدا مراکز جمعیتی عمده آن را که در عرصه‌های فرهنگ و اقتصاد گناباد تآثیرگذار بوده‌اند، مرور می‌کنیم:

  ۱-کاخک

واژه” کاخک” در بیشتر متون و محاوره اهالی به صورت “کاخ” ادا می‌شود و در نوشتار امروزی “کاخک” به نگارش در می‌آید که به هر صورت کلمه “کاخ” در آن‌ها قابل تآمل و از جایگاه والا و با عظمت آن در بستر تاریخ خبر می‌دهد. از دیدگاه زبان شناسی در فارسی باستان “کاخّک kakhak” کاخ کوچک معنی می‌داده و بعدها در فارسی میانه میانه پسوند ” _ّ ک” با حفظ معنا به صورت “ک” ساکن در آمده و به هر صورت همواره کاخ کوچک معنی می‌داده است.
در حال حاضر کاخک بزرگ‌ترین، آبادترین و پر جمعیت‌ترین مرکز جمعیتی براکوه است به گونه‌ای که تمامی روستاها و آبادی‌های براکوه تبعه آن محسوب می‌شوند.
بدیهی است که سرزمین و طبیعت کاخک ایجاب می‌کرده که از گذشته‌های دور زیستگاه‌هایی در دشت پر آب و سر سبز کاخک وجود داشته باشد ولی تغییر و تحولات عرصه کاخک به دلیل فعالیت‌های کشاورزی، سوانح طبیعی و ساخت و ساز، احتمالا انهدام و محو یادمان‌های گذشته را موجب شده است.

گذشته از اشاراتی که به آثار دوران پیش از تاریخ در “رضو” و دوران اشکانی در غرب کاخک (اسپید دژ ایزو) شده، نام “کاخک” خود می‌تواند نشانه اهمیت و قدمت کاخک باشد اما حضور “محمد بن موسی‌الکاظم(ع)” معروف به “سلطان محمد عابد” در کاخک به سال ۲۰۳ ه.ق دلیل دیگری بر اهمیت و اعتبار کاخک در آن زمان است که لابد ریشه در گذشته‌های دورتر داشته و احتمالا آبادی معتبری بوده که محمد عابد و برادرش “زید”، چه به عنوان دعوت مردم به قیام بر علیه مأمون‌الرشید و چه به قصد پناهندگی آن را بر گزیده‌اند. پس از شهادت محمد عابد گویا در چند مرحله آرامگاه ایشان ساخته و تجدید بنا شده و در سال ۹۸۰ ه.ق به دستور شاه اسماعیل صفوی بنای نفیس و زیبایی به سعی “علی بن عبدالواحد حسینی قاینی” به شیوه آذری تجدید بنا و کتیبه زیبایی به شیوه ثلث به قلم “علیرضا عباسی” ساقهٔ گنبد کاشیکاری رنگارنگ آن را زینت داده بود.

آن بنا به قدری جاذبه داشته که احتمالا در سال ۱۰۱۱ ه.ق مورد توجه استاد “محمد بنای اصفهانی ” قرار گرفته و او مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان را با الگو برداری از این آرامگاه ساخته است به گونه‌ای که یک گنبدخانه و ایوان بدون سقف در جلو گنبدخانه داشته باشد تا زیبایی و شکوه گنبد از درون ایوان دیده شود.
متاسفانه دگردیسی آرامگاه محمد عابد بعد از زلزله آغاز شد. کتیبه علیرضا عباسی بدون دلیل جمع‌آوری و تعویض شد. معماران بدون توجه به فلسفه وجودی ایوان، پوششی نامتوازن بر فراز آن استقرار دادند و بعدها به آن اکتفا نکرده شبستانی به انتهای بنا افزودند و نمای جلو بنا را با مصالح جدید و درگاهی‌ها، طاقنماها و کتیبه های بیگانه با اصلِ بنا آراستند و چهره واقعی بنای شاخص عصر صفوی را پوشاندند و دگرگون کردند و در واقع کاخک را از منظره تنها بنای با شکوه و زیبای برجای مانده از دوران صفوی محروم کردند!

موقعیت کاخک بر سر راه “تون” به “قاین” و وجود آن زیارتگاه  موجب شده است که حداقل از حدود ۱۲۰۰ سال پیش کاخک به عنوان یک منزل مهم تجاری-زیارتی در جوامع کوچک و بزرگ جنوب خراسان مطرح باشد و زائرانِ تاجر یا تاجرانِ زائر کاخک را به عنوان مقصد سفر خود برگزینند و شاید همان رویکرد‌ها موجب شده که فقط در عصر صفویان قلعه کاخک و مساجد  مهم و آب‌انبارها و زیباترین گنبد در کاخک ساخته شوند و مورد مراجعه و ستایش شیفتگان قرار گیرند. از قِبّل آن کاخک به عرصه پر جنب و جوش تجارت، تولید و نوآوری تبدیل شود.
این روند تا نهم شهریور ۱۳۴۷خ جاری بود اما وقوع زلزله‌ای مهیب در آن سال به گونه‌ای کاخک را در هم کوبید که امکان حیات دوباره به گونه سابق نیافت و بنیادهای فرهنگی، صنعتی و تولیدی کاخک به کلی دگرگون شد. اما هر چه بود و هر چه شد، کاخک (مرکز براکوه) به لحاظ اقتصادی، اعتقادی و فرهنگی در منطقه گناباد و حتی جنوب خراسان منحصر به فرد و بسیار تاثیرگذار بود. قنات پر آب کاخک علاوه بر این که آبشار نسبتا بزرگی را موجب شده، سنگ آسیاب‌هایی را به حرکت در می‌آورده و نیازهای غذایی خیل جمعیت کاخک را تامین می‌کرده است.

صبغه مذهبی و اعتقادی کاخک موجب وجود مدارس و نهادهای علمی و آموزشی طی سالیان متمادی گردیده و شخصیت‌های والامقامی در آن مراکز بالیده و به جامعه فیض رسانیده‌اند.
بدون تردید کاخک در براکوه یکی از مهم‌ترین مراکز جمعیتی و فرهنگی و اقتصادی تآثیرگذار در جنوب خراسان بوده و با توجه به قابلیت‌های همه جانبه‌ای که کاخک دارد در صورت رسیدگی و حرکت‌های کاربردی می‌تواند به قطب اقتصادی، زیارتی و گردشگری تبدیل و حتی در رونق اقتصادی و توسعه شهرستان گناباد تآثیرگذار باشد.

قلعه زیبد

بقایای قلعه زیبد، ستاد تدارکاتی اسماعیلیه و کمک رسانی به آوارگان ناشی از  تهاجم مغول‌ها

۲-زیبد

در حال حاضر زیبد مرکز “دهستان زیبد” و روستای بزرگی واقع در ۲۳ کیلومتری جنوب غرب شهر گناباد و به “دشت ریواس” و سرو کهنش مشهور است. زیبد کهن‌ترین نامجای در تاریخ اسطوره‌ای براکوه و مکانی پر آوازه در شاهنامه است. نامجای زیبد که ۱۱ بار در شاهنامه فردوسی آمده، از حافظه تاریخی و اسطوره‌ای پر بار و افتخار آمیزی برخوردار است زیرا یکی از حماسی‌ترین و عزت‌مندانه‌ترین نبردهای شاهنامه معروف به “دوازده رخ” به ابتکار و درایت فردوسی بزرگ در دشتی گسترده بر دامنه کوه سیاه میان زیبد و گناباداتفاق افتاده و پس از آن که گودرز سپاه ایران را در زیبد آراسته،  فرماندهان و پهلوانان را برای نبردی سرنوشت ساز و شرافتمندانه برگزیده است:

چو  گودرز نزدیک زیبد رسید
سران را ز لشکر همی بر گزید

گودرز لشکر آماده‌ی رزمِ ایران را از زیبد به سمت لشکر توران به فرماندهی پیران ویسه به سمت کوهِ گناباد گسیل داشت:

چو دانست گودرز کآمد سپاه
بزد کوس و آمد ز زیبد به راه

و در پهندشت گناباد جنگ آغاز شد.

جنگ دوازده رخ که یکی ازطولانی‌ترین داستان‌های شاهنامه را به خود اختصاص داده، از این جهات اهمیت ویژه داشته که پس از شکست ایرانیان در “جنگ پشن”، پیروزی در جنگ دوازده رخ برای آن‌ها اعاده حیثیت کرده و در پی پیروزی درخشانِ ایرانیان، در مقابل تورانیان مصونیت ایجاد کرده و فداکاری، میهن‌دوستی و جوانمردی را به نیکوترین وجه به نمایش گذاشته است.

زیبد در عرصه تاریخ نیز صحنه وقایع بزرگ بوده که آثار و بقایای آن هنوز موجود است.
از اواسط قرن پنجم ه.ق با انتصاب “حسین قاینی” از سوی “حسن صباح” به عنوان داعی اسماعیلیه قهستان فصل جدیدی در زندگی مردم براکوه و قهستان آغاز شد و آن حضور اسماعیلیه در قلعه.ها، بر فراز کوه‌ها بود و سه قلعه به نام‌های”سرتخت”، “جواشیر” و “زیبد” در براکوه قرار داشت. قلعه‌ی زیبد در حاشیه جنوبی روستا بر روی تپه‌ای کم ارتفاع و مشرف بر زیبد احتمالا آمادگاه و تدارک کننده دو قلعه دیگر و شاید امداد رسانی به آوارگان ناشی از یورش مغولان بوده است.
زیبد در حال حاضر یکی از قطب‌های کشاورزی شهرستان گناباد است و با توجه به برداشت محصولاتی مانند گندم و زعفران و علاقه مردم نسبت به زادگاه خود، عوامل توسعه فراهم شده و زیبد به سرعت روند توسعه و پیشرفت را می‌پیماید و رویدادها و مناسبت‌های فرهنگی را نیز پاس می‌دارد.

براکوه، آبخوان قنات های بیابان گناباد است.

براکوه، آبخوان قنات های بیابان گناباد است

۳-درب صوفه

درب صوفه روستای کوچکی واقع در ۳ کیلومتری زیبد و ۲۶ کیلومتری جنوب غرب شهر گناباد است. به استناد آمار نفوس و مسکن سال۱۳۹۵ جمعیت آن ۱۴ نفر بوده است. این روستا بر دامنه دره‌ای در دل کوهی از سلسله کوه سیاه به نام کوه “تیز ماهی”
واقع شده و نام و انتساب درب صفه به “پیران ویسه” به این دلیل است که به استناد شاهنامه فردوسی پیران در دخمه‌ای به خاک سپرده شده است و آن عارضه طبیعی دخمه مانند پدیده‌ای شبیه ایوان بزرگ طاق بستان است که در محل به “ایوان صفه” یا “صوفه پیر” معروف است.
درب صوفه عارضه‌ای جذاب برای گردشگران است زیرا در دره‌ای سرسبز و پر آب واقع شده و از پیشینه افسانه‌ای و اسطوره‌ای برخوردار است. برخی آن را زیستگاه و حتی آرامگاه یزدگرد سوم ساسانی پنداشته، برخی از آن به عنوان محرابه‌ای مهری یا معبد ناهید نام برده و عمدتا آن را “آرامگاه پیران ویسه” دانسته‌اند.
ساختار آن عارضه ایوان مانند کاملا طبیعی و بدون دخالت انسان بوده و کف شیب دارو سنگی آن به گونه‌ای است که امکان اقامت یا دفن در آن ممکن نیست ولی شکل آن جالب توجه و جایگاه طبیعی و هوای مطبوع آن دلپذیر است.
پیران ویسه که فرمانده تورانیان بود، بعد از نبرد تن به تن یازده پهلوان ایرانی با یازده پهلوان تورانی و پیروزی ایرانیان، با گودرز هماورد و کشته شد.
اما از آن جا که پیران مردی اندیشمند و با تدبیر بود با این که فرمانده تورانیان بود، در نزد ایرانیان محترم و معزز بود و کیخسرو دستور داد او را با عزت و احترام به شیوه ایرانیان در تابوت زرین به دخمه سپارند:

بفرمود پس  مشک و کافور ناب
به  قیر  اندر   آمیخته  با  گلاب
تنش  را   بیالود  از آن  سر بسر
به  کافور و  مشکش بیاگند  سر
به  دیبای   رومی  تن   پاک  اوی
بپوشید   با    رای   ناپاک    اوی
یکی دخمه فرمود خسرو به مهر
بر  آورد   سر   تا  بکیوان  سپهر

شخصیت قابل احترام پیران ویسه موجب شد که چهار موضع در نقاط مختلف براکوه به عنوان آرامگاه پیران ویسه مورد تکریم و تعظیم قرار گیرند. (درب صوفه در زیبد، صورت قبری در شبستان مسجد بالای خانیک، آرامگاهی بر فراز کوهی در ایزو و صورت قبری در مدرسه سعد سلمان در کاخک) که همه به “قبر پیرو” معروف و جنبه زیارتی و حتی حاجت‌خواهی دارند و این امر نتیجه و بازتاب خردمندی است حتی اگر “دشمن دانا ” باشد.

براکوه منشأ زندگی و آب دشت گناباد

خانیک، روستایی کهن، سر سبز و دیار فرهنگ‌مداران، آکنده از گل، گندم، زعفران و گیاهان دارویی و «پایتخت سماق ایران».

۴-خانیک
به استناد یافته‌های باستان شناسی خانیک کهن‌ترین زیستگاه بشری در منطقه گناباد است زیرا اخیرا بر کنار دره خانیک سنگ نگاره‌هایی مشاهده شده که نقش‌های کنده شده بر سنگ با نقش‌های روی سنگ و سفال در زیستگاه‌های دوران پیش از تاریخ قابل مقایسه است.
خانیک در عمق یکی از طولانی‌ترین دره‌های کوه سیاه بعد از دیسفان در جنوب غرب گناباد واقع شده و تا آن شهر حدود ۳۰ کیلومتر فاصله دارد. خانیک جزو روستاهای براکوه و در مسیر ارتباطی مردم فردوس و روستاهای پیرامون آن شهر قرار داشته که در خانیک به “پی کوه” (پشتِ کوه) معروف بوده و از طریق خانیک جهت زیارت و تجارت به کاخک، گناباد و قاین می‌رفته‌اند. نشانه‌های بارز این امر وجود ۶ “خیرات خانه” در خانیک بوده که در آن‌ها از آن رهگذران پذیرایی می‌کردند.

مطالعات و کاوش‌های اخیر باستان شناسی در آن سوی کوه سیاه و به فاصله نسبتا کمی از خانیک در سه محوطه مهم پیش از تاریخ (عصر برنز ۵ تا ۶ هزار سال پیش و دوران پارینه سنگی) به نام “گّوّند” در باغستان نزدیک اسلامیه فردوس و “کله کوب” در مجاورت “آیسک” فردوس و “کلاته شور” نزدیک سرایان  در پی کوه شده است آن محوطه‌ها به خانیک نزدیک و با استفاده از راه‌های مالرو قدیم به آسانی قابل دسترس و مراجعه بودند.
تا حدود ۵۰ سال پیش شبانان روستاهای حوالی باغستان، آیسک و سرایان گله‌های خود را به چراگاه‌های براکوه می‌آوردند و چوپانان خانیک هم گوسفندان خود را به مرتع‌های پی کوه می‌بردند و هیچ بعید نیست که در عصر برنز و قبل از آن هم دره سر سبز و پر آب خانیک مورد توجه جوامع ساکن در پی کوه قرار گرفته و شبانان آن جوامع بر روی صخره‌های خانیک از خود یادمان به جای گذاشته‌ باشند.

گذشته از قدمت واژه “خانیک” که به عصر اشکانی و ساسانی بر می گردد و “چشمه سار” یا “مکانی پر چشمه” یا طلای ناب یا الهه ناهید معنی می‌دهد.
سال‌ها پیش در باغی واقع درحاشیه جنوبی روستا خمره‌ای تدفینی یافت شده که با توجه به شیوه و رسم تدفین خمره‌ای احتمالا به ۲ تا ۴ هزار سال پیش تعلق داشته و نشانه حضور جمعیتی در دره خانیک بوده است.
در خانیک ۴۲ قنات وجود داشته که شاید پیش از آن چشمه‌هایی بوده‌اند که از زمین می‌جوشیده و آبِ آن چشمه‌ها در خاک فرو می‌رفته است.
آیا مشاهده آن‌ها توسط مهندسان و زمین شناسان نخبه گنابادی در حدود ۲۵۰۰ سال پیش این حدس و گمان را پیش نیاورده که آب‌های فراوان چشمه‌های خانیک کاخک، دیسفان، سنو، سقی و زوِ کلات، موجب شکل گیری سفره‌های غنی زیر زمینی آب شده‌اند؟
و آیا در آن عصر و همزمان با تغییر اقلیم و شور شدن تنها رودخانه در ۳۵ کیلومتری شمال گناباد و مضطر شدن اهالی “تپه حصار” (زیستگاه نسبتا بزرگ و معتبری متعلق به حدود پنج هزار تا دو هزار و پانصد سال پیش) در کنار کال شور با حفر نخستین قنات به فکر استخراج انباشت آب در عمق زمین بر نیامده‌اند؟

دلیلی بر رد این فرضیهٔ سؤالی نداریم و چنانچه بپذیریم که مقنیان کهن گنابادی با پیمایش و آمایش به نتیجه رسیده‌اند که سفره‌های زیر زمینی آب از چشمه‌های خانیک و دیگر دره‌های براکوه تامین شده است ناچاریم بپذیریم که براکوه منشاء قنات های گناباد بوده است. احتمالا خانیک از اواسط قرن پنجم ه.ق تحت تآثیر و تحول فداعیان اسماعیلیه مقیم در قلعه سرتخت (معروف به ارگ فرود)  در نزدیک خانیک بوده و پس‌از سرکوب آن‌ها توسط “هلاکوخان”، ایلخانان مغول بر آن مسلط بودند اما خانیک همچنان چشمه سار بوده تا این که در اوائل قرن نهم ه.ق “حافظ ابرو” آن را در شمار قراء ولایت جنابد آورده و احتمالا در دوران صفوی نخستین قنات معروف به “قناتِ ده” حفر شده و روستای خانیک بر گرد مظهر قناتِ ده ایجاد و گسترده شده‌ و از آن تاریخ تا دهه ۱۳۴۰ خ محصولات کشاورزی و دامی و انواع بافته‌ها به بازار های کاخک و گناباد عرضه می‌شدند که با آغاز مهاجرت کشاورزان به شهرهای بزرگ از جمله تهران روند کشاورزی و تولید در خانیک و دیگر روستاهای براکوه کُند و در نهایت بسیار اندک و تقریبا به صفر رسیده است.

البته روستای خانیک از یک موهبت بزرگ خدایی برخوردار است. سماق‌زارهای آن بخش بزرگی از سماق مصرفی کشور را تامین می‌کند و به یمن همان موهبت خانیک به “پایتخت سماق ایران”معروف شده و در میان روستاهای براکوه برجسته شده است. سماق درختچه‌ای تقریبا خودرو است که به آب و کود و مراقبت خاصی نیاز ندارد.
سماق از گذشته‌های دور در کوهپایه‌های خانیک بوده اما محصول آن بیشتر مصرف داخلی داشته است ولی در سال‌های اخیر به صورت کالای تجارتی درآمده و حتی به خارج از کشور صادر می‌شود و از قِبّل آن اکثر اهالی منتفع می‌شوند.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *