آخرین اخبار

امید در اندیشه هادی خانیکی

تاریخچه سرطان را باید به دو مقطع قبل و بعد از ابتلای دکتر خانیکی به این بیماری تقسیم کرد؛ او که برای اولین‌بار این بیماری را از حوزه خصوصی و یا در واقع؛ حوزه خُفیه، به عرصه عمومی و رسانه‌ای آورد و بدون حُجب و هراس از آن نام برد. نامی که هنوز هم هراس […]

اشتراک گذاری
04 خرداد 1404
46 بازدید
کد مطلب : 423

تاریخچه سرطان را باید به دو مقطع قبل و بعد از ابتلای دکتر خانیکی به این بیماری تقسیم کرد؛ او که برای اولین‌بار این بیماری را از حوزه خصوصی و یا در واقع؛ حوزه خُفیه، به عرصه عمومی و رسانه‌ای آورد و بدون حُجب و هراس از آن نام برد. نامی که هنوز هم هراس داریم از نام‌بردن آن، اما او با واسپاری واقعی امر به خالق جان و هستی و با طی مشقات و رنج‌های دوره درمان، بدون لکنت و صریح نه‌ تنها از آن نام برد و از روزها و لحظه های بیماری خود گفت و از آن یادداشت مطبوعاتی ساخت، امید ساخت، گفتگوی سرطان را بنا کرد.

خانیکی از درد، سرمایه ساخت، بهانه سخن و گفتگو ساخت، گرچه با همه درد و رنج و مسائل و مصائب، سرطان تن، رنجی مقطعی، و او کماکان نگران سرطان وطن است.

اعتقاد عملی داشت به:

بخوان بنام گل سرخ در صحاری شب
که باغ‌ها همه بیدار و بارور گردند

و با امید شب را شکست داد و دوباره رویش، دوباره ازنو…

می‌توان در اعماق رنج، امید داشت، می‌توان زیر رگبار مصیبت نیز به مسیر ادامه داد، رنج هم می‌تواند لذت‌بخش باشد! خاطره و نوستالوژی رنج! به‌خصوص پس از گذر از آن دوره و ورود به دوره رنجی دیگر یا بزرگتر، خاطره می‌شود، خاطره‌ای نشئه‌آور و البته حسرت‌آور..‌.

می‌شود شعله بود با یک شعر
می‌شود شب شکست با یک شمع
می‌توان باغ بود با یک سرو
می‌شود سایه داشت با یک برگ
از زبان کویر می‌گویم
یک شقایق برای من باقیست

لذا:
به‌سان رود که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست!
زنده باش

عبدالله لطفی

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *